top of page

درباره > صفحه اصلی >>

خالق و نویسنده این وبلاگ در پیاده روی زمستانی در کوهستان

خوش آمدید!  خوشحالم که اینجایی

نام من گرانت است 

من یک مسافر آماتور، ماجراجو، ناظر، متفکر، کاشف و نویسنده هستم.  من نه تنها سعی می کنم این دنیای بزرگ بزرگ را کشف کنم، بلکه سعی می کنم شرایط خودم و همچنین شرایط انسانی را کشف کنم.  من دوست دارم مرزها، محدودیت‌ها، امکانات و همه چیزهایی را که این رویدادی که ما آن را «زندگی» می‌نامیم، کشف کنم.  من در مورد موضوعات مختلفی می نویسم، اما فقط یک موضوع - زندگی، و نحوه نگرش ما به آن.

 

در اکتبر 2018، من عمداً تمام زندگی خود را به هم ریختم و مسیر وجودم را تغییر دادم.  من آگاهانه و عمدا روایت را تغییر دادم.  من داستانم را تغییر دادم. 

 

هرچند من این کار را به تنهایی انجام ندادم.  یک همدست مایل به من کمک کرد، دوست دختر/شریک زندگی/دیگر مهم و سگمان.  خانه‌مان و هر چیزی را که در آن بود فروختیم و خودمان را به این دنیا پرتاب کردیم تا سفر کنیم، ماجراجویی کنیم، کاوش کنیم، زندگی را تجربه کنیم و ببینیم چه چیزی برایمان در نظر گرفته است.  خب، وقتی شروع کردیم برنامه‌ای داشتیم، اما اتفاقاتی افتاد.   همه چیز تغییر کرد و ما مجبور شدیم در طول مسیر خود را تنظیم کنیم و وفق دهیم و همه چیز را بفهمیم، اما هنوز اینجا هستیم و بیشتر وقت خود را بیرون از کامیون و چادر خود می گذرانیم.

 

وقتی به یک سفر فکر می کنیم معمولاً به یک عمل ظاهری فکر می کنیم.  اودیسه هومر، مارکوپولو و جاده ابریشم، مسیر 66، فرود در سیاره ای عجیب. اما مانند همه سفرهای خوب، این سفر هم به همان اندازه که به یک سفر جسمانی تبدیل شده است، به یک سفر روحی و روانی تبدیل شده است.  این سفر به مرزها، دلبستگی ها و احتمالات تبدیل شده است.  این درباره زندگی است.

 

متوجه تغییراتی شدم که در درونم رخ می‌داد و شروع به نوشتن یادداشت‌ها و افکار مختلف کردم تا به درک و پردازش آنچه در این سفر اتفاق می‌افتد کمک کنم.  صفحه به صفحه یادداشت ها باعث شد که من چیزهای خاصی را در صفحه رسانه اجتماعی خودم به اشتراک بگذارم، که منجر به نوشتن برای مخاطبان کمی بیشتر و انتشار چند مقاله شد که منجر به آنچه در حال حاضر می خوانید منجر شد.

 

وقتی مسیر را تغییر می‌دهیم، وقتی مسیر زندگی‌مان را تغییر می‌دهیم، اغلب با سؤالات جدیدی روبرو می‌شویم.  حتی ممکن است برای همان سوالات قدیمی پاسخ های جدیدی دریافت کنیم.  این سفر که به صورت ظاهری آغاز شد به همان اندازه درونی شده است.  من مشاهدات، افکار و تجربیات شخصی خودم را به اشتراک می‌گذارم، نه به این امید که شما با همه چیزهایی که می‌گویم موافق باشید یا مانند من باور داشته باشید.  در هر صورت، امید من این است که شما ممکن است کمی متفاوت، از منظری کمی متفاوت به مسائل نگاه کنید.  نیازی نیست با من موافق باشید، حتی مجبور نیستید حرف من را باور کنید، اما اگر در جایی در اینجا تکه ای از خودتان پیدا کردید، به سفر ما خوش آمدید.  

 

این سفری است درباره زندگی، زندگی بدون فیلمنامه و زندگی که من عمدا انتخاب کردم.  همه ما سفر خود را داریم.  همه ما داستان خود را برای نوشتن داریم. این سفر من است.   این دیدگاه من است.  این داستان من است.  

bottom of page